در حالی که رقابت روزافزون ایالات متحده و چین فشار بیشتری را به کشورهای کوچکتر مانند پاناما وارد می کند تا یکی از این رقابت ها را بدست آورند ، این افزایش تنش در همان زمان این فرصت و تهدید را دارد – فرصتی برای بازی دو قدرت جهانی علیه یکدیگر.
طبق خدمات بین المللی Tabnakدر مقاله ای ، دانشکده آمریکایی دانشکده آمریکایی استیمسون در مورد شورای همکاری با شورای همکاری خلیج فارس به بهانه سفر ترامپ به منطقه بحث می کند.
رئیس جمهور دونالد ترامپ با رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) دیدار کرد. کشورهایی که روابط خود را با چین ، چین ، از اولین سفر ریاست جمهوری به سال ششم ، عمیق تر کردند.
در طول قرن جاری ، اعضای شورای همکاری خلیج فارس با اتحادها و مشارکت های بین المللی خود با انتقال نظم جهانی از دیدگاه در ایالات متحده متفاوت بودند.
بازسازی ، که امسال به دلیل اقدامات ناگهانی اقتصادی پیرامون ترامپ ، از جمله تعاریف بالا ، موقعیت ها و اقدامات در غزه ، شدت یافته است ، بازتابی از تغییر در یک واکنش عملی به پویایی ژئوپلیتیکی و ژئوپلیتیکی است.
پادشاهی های عرب در خلیج فارس استقلال استراتژیک تری را بیان می کنند و در میان شک و تردیدهای روزافزون در مورد تعهد طولانی واشنگتن به امنیت آنها ، به سیاست متنوع سازی روابط تبدیل شده اند.
پادشاهی های عرب در خلیج فارس استقلال استراتژیک تری را ابراز می کنند و در میان شک و تردیدهای روزافزون در مورد تعهد طولانی واشنگتن به امنیت آنها به سیاست تنوع بخشیدن به روابط رفتند.
شورای همکاری خلیج فارس با ایجاد طیف گسترده ای از روابط ، از جمله نیروهای جهانی رقیب ، به منافع ژئوپلیتیکی ، اقتصادی و دیپلماسی دست یافته است. چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان ، مهمترین نماینده در سیاست خارجی خلیج فارس شرق بود.
در حالی که این کشورها به طور سنتی با غرب سازگار بودند و به چتر امنیت آمریکا وابسته بودند ، اعضای شورای همکاری در حال اجرای یک سیاست متعادل هستند که در آن تجارت روابط تجاری ، انرژی ، فناوری و سرمایه گذاری با چین و سایر مقامات آسیایی.
کشورهای مختلف در این راستا مواضع مختلفی دارند. از یک طرف طیف ، امارات متحده عربی تنها پادشاهی خلیج فارس است که به گروه BRICS+ پیوست و خود را به عنوان یک شورای همکاری در واشنگتن ، مستقل ترین در زمینه های مختلف معرفی کرد.
از طرف دیگر ، قطر که میزبان بزرگترین حضور نظامی در آمریکا در خاورمیانه در پایگاه ALDI است ، با حلقه ژئوپلیتیکی آمریکا روابط عمیق تری دارد.
در پس زمینه تنش های رو به رشد بین ایالات متحده و چین و جنگ تجاری مداوم بین این دو قدرت ، کشورهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ممکن است با فشار روز افزون رئیس جمهور ترامپ برای هماهنگی بیشتر با واشنگتن روبرو شوند.
در پس زمینه تنش های رو به رشد بین ایالات متحده و چین و جنگ تجاری مداوم بین این دو قدرت ، کشورهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ممکن است با فشار روز افزون رئیس جمهور ترامپ برای هماهنگی بیشتر با واشنگتن روبرو شوند.
در طی بازدیدهای خود به پادشاهی عربستان سعودی ، قطر و امارات متحده عربی و همچنین در دیدار با شش رئیس جمهور شورای همکاری ، ترامپ سعی کرد تا پادشاهی ها را بیشتر و بیشتر در تأثیر ایالات متحده قرار دهد.
با این حال ، بعید است که ترامپ بتواند روند منطقه ای تصمیم از چین را منعکس کند. چین هنوز بزرگترین وارد کننده نفت و گاز در خلیج فارس است ، زیرا بازار پایدار برای صادرات کشورهای هیدروکربن در شورای همکاری خلیج فارس را فراهم می کند.
در همین زمان ، چین و پادشاهی های عرب در خلیج فارس مشارکت های مختلفی را همزمان با اهداف توسعه طولانی مدت خود ایجاد می کنند.
هم افزایی بین کمربند چین ، جاده ها و پروژه “انتظارات” پروژه “انتظارات” اهداف استراتژیک مشترک آنها را تأیید می کند. چین نقش مهمی در استراتژی های تنوع اقتصادی همه کشورهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ایفا می کند و در رشد بخش های ناخواسته مانند گردشگری ، انرژی پاک ، فناوری پیشرفته ، مالی ، بهداشت ، زیرساخت ها و خدمات لجستیکی نقش بسزایی داشته است.
در زمینه دیجیتالی شدن ، شرکت ها و رشته های چینی نیز نقش مهمی در انتقال گسترده اقتصادی که در سراسر منطقه اجرا می شود ، ایفا می کنند.
اعضای شورای همکاری می دانند که آنها در روابط خود با ایالات متحده تأثیر زیادی دارند. اگرچه آنها همچنان به ضمانت های امنیتی واشنگتن متکی هستند ، ایالات متحده نیز برای ارتقاء اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود به این کشورها احتیاج دارد.
پادشاهی عربستان سعودی ، قطر و امارات متحده عربی در مکان خوبی برای حمایت از برنامه اقتصادی محلی ترامپ از طریق سرمایه گذاری های قابل توجه در اقتصاد آمریکا قرار دارند.
در عرصه دیپلماتیک ، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کارآیی خود را در نقش پل بین واشنگتن و برخی از دشمنان آمریکایی از جمله روسیه و ایران نشان دادند. در حالی که دولت ترامپ به دنبال جلوگیری از جنگ در اوکراین و دستیابی به توافق هسته ای جدید با تهران است
در عرصه دیپلماتیک ، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کارآیی خود را در نقش پل بین واشنگتن و برخی از دشمنان آمریکایی از جمله روسیه و ایران نشان دادند. در حالی که دولت ترامپ به دنبال متوقف کردن جنگ در اوکراین و دستیابی به توافق هسته ای جدید با تهران است.
کاخ سفید همچنین به همکاری شورای همکاری خلیج فارس برای پیشبرد یک سری از موضوعات حساس منطقه ای ، از جمله بازسازی سوریه و لبنان و در نهایت غزه و همچنین امنیت دریای سرخ – که دولت ترمز به تازگی (حداقل به طور موقت) برای این دو در بمباران های پیوست علیه گل و لای پایان یافته است ، نیاز دارد.
از دیدگاه طنزآمیز ، تلاش های دولت ترامپ برای مقابله و رقابت با چین ممکن است منجر به افزایش نیروی مذاکره در خلیج فارس شود. کارت چینی به ابزاری قوی دیپلماتیک تبدیل شده است که رهبران شورای همکاری می توانند از مهارت های ماهرانه ای برای به دست آوردن امتیازات از واشنگتن استفاده کنند. از جمله تلاش های پادشاهی عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح ها و سلاح های پیشرفته تر آمریکایی.
در عین حال ، سیاست گذاران در کشورهای شورای همکاری احتمالاً از خطوط قرمز واشنگتن – به ویژه در زمینه امنیت و دفاع – آگاه هستند. از دیدگاه ایالات متحده ، این منطقه حساس ترین ابعاد روابط چین با کشورهای خلیج فارس عرب است و منطقه ای که ایالات متحده فشار جدی برای حاوی حضور کم رنگ خود در چین در منطقه دارد. این حضور در حال حاضر فقط به یک پایگاه نظامی در جیبوتی محدود است.
با این حال ، در زمینه های اقتصادی ، تجاری و سرمایه گذاری ، سفرهای کوتاه ترامپ به سر او ، دوحه و ابوظبی ساده خواهد بود.
همه شواهد نشان می دهد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به طور همزمان به تقویت روابط با واشنگتن و پکن ادامه خواهند داد. در مقیاس گسترده تر ، واقعیت جدید ژئوپلیتیکی ظاهر می شود.
در حالی که رقابت روزافزون ایالات متحده و چین فشار بیشتری را به کشورهای کوچکتر مانند پاناما وارد می کند تا یکی از این رقابت ها را بدست آورند ، این افزایش تنش در همان زمان این فرصت و تهدید را دارد – فرصتی برای بازی دو قدرت جهانی علیه یکدیگر.